نمکِ اشکای دریا توو رگام مثِ ویروس سرایت کرده دستِ بیرحمِ یه صخرهء سیاه به دلِ زخمیم اصابت کرده دکلِ شکستهء دستای من خونهء مرغای ماهیخواره دو سه روزه که یه هش پا دائم دستاشُ روی چشمام میذاره موجِ غم به گل نشونده تنمُ ساحل از دور بهم میگه برم من یه کشتیِ بدونِ بادبون من یه کشتیِ بدونِ لنگرم داره گردآب تو غرقم میکنه منُ بازیچهء طوفان نکن دست و پا میزنم از دست نَرَم کشتی مرده رُ امتحان نکن سینهء من پُره ماهی مردهست تورمُ رو سرِ دریا بنداز حجلهء عروس دریایی شدم گورمُ با چنتا گوشماهی بساز موجِ غم به گل نشونده تنمُ ساحل از دور بهم میگه برم من یه کشتیِ بدونِ بادبون من یه کشتیِ بدونِ لنگرم سامی تحصیلداری
Comments